پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، ۲ تیم مردمی و پرطرفدار فوتبال ایران که در واقع ۲ قطب سنتی فوتبال این مرز و بوم بودند، بانگاهی منطقی و دیدگاهی برگرفته از یک جامعه‌شناسی هوشیارانه به چشم اموال بیت‌المال نگریسته شده و تحت پوشش دولت و البته ارگان‌های زیربط قرار گرفتند. در این میان اما به واسطه عدم وجود یک ساختار مناسب، مالکیت پرسپولیس تحت تأثیر اتفاقاتی قرار گرفت که در میان برخی افراد دست به دست شد. قصد واکاوی چند و چون ماجرا را نداریم اما کسانی که در مقطع کنونی با در اختیار داشتن اسناد و مدارک ادعای مالکیت برند پرسپولیس را دارند و البته موفق شده‌اند در چند رشته ورزشی نظیر والیبال،‌ هندبال و… هم با نام پرسپولیس فعالیت کنند، صرفاً با استفاده از فضای بی‌ثباتی بوده که در آن دوران وجود داشته است و همان اسناد و مدارک هم با نگاهی گذرا به پروسه نقل و انتقال امتیاز پرسپولیس از افراد و موسسات و سازمان‌ها به یکدیگر، صحت آنها را زیر سئوال خواهد برد.

خوشبختانه زیرمجموعه‌های مدیریتی در باشگاه پرسپولیس از جمله در مباحث حقوقی آنقدر قوی و مقتدر کار کرده‌اند که پیرامون احقاق حق پرسپولیس نیز مجالی به این قبیل خودکامگی‌ها نخواهند داد. اما فرض بر محال مدعیان مالکیت برند پرسپولیس بتوانند در فوتبال هم به مانند سایر رشته‌هایی که اکنون در آن فعال هستند به خواسته خود برسند. حال سئوال اینجاست که آنها در قبال همراه کردن اقبال عمومی چه خواهند کرد؟! وقتی شاهین تبدیل به پرسپولیس و بعدها تبدیل به پیروزی شد، طیف وسیع هواداران، بدون توجه به اتفاقات قلب خود را همراه با مجموعه اصلی کرده و به حمایت از پرسپولیس واقعی پرداختند. با اسناد و مدارکی برگرفته از نابسامانی‌ها نمی‌توان مورد وثوق مردم قرار گرفت و در واقع باید گفت که عشق مردم خریدنی نیست! مسلماً مدعیان کنونی که چند سالی است حرکت خزنده خود به سمت در اختیار گرفتن برند پرسپولیس را آغاز کرده‌اند، در این ارتباط به هدف ناصواب خود نخواهند رسید، مضافاً اینکه با واکنش منفی طیف وسیع هواداران هم مواجه خواهند شد.

***

پرداختن بیش از حد به موضوعی که نهایتاً فقط برای مدعیان مالکیت پرسپولیس شهرتی مقطعی ببار خواهد آورد، مسئله‌ای بیهوده را بزرگ‌تر خواهد کرد. ما هم قصد بسط و گسترش دادن ماجرا را نداریم و این مطلب صرفاً جهت تذکری به کسانی است که در راه رسیدن به هدف خود، زیرساخت‌های اجتماعی را در نظر نگرفته‌اند و میل و خواست هواداران را که همواره مالکان اصلی پرسپولیس بوده‌اند را در نظر نگرفته‌اند. پروسه فعلی مسلماً منتج به نتیجه نخواهد شد و پرسپولیس به عنوان پرطرفدارترین تیم آسیا، جزو اموال شخصی هیچ کس قرار نخواهد گرفت. قطعاً مسئولین امر در این مورد توجه لازم را خواهند داشت و اجازه نخواهند داد که برخی افراد به واسطه برخورداری از لابی‌های نسبتاً قوی بتوانند به رویای خود تحقق بخشند. خواب مالکیت بر پرسپولیس مسلماً بی‌تعبیر خواهد بود!